.
اعتماد به نفس برای این است که دست به عمل بزنید تا به خواسته هایتان دست پیدا کنید. این سوالات بیدارتان میکند وبا اعتمادبهنفس ترین بُعد شخصیتتان را شکوفا میکند.
.
ندای درونی تان به شما چه میگوید؟
یک ندای درونی تمام مدت دارد با شما حرف میزند. حتی وقتی دارید این سوال را می خوانید ممکن است از خودتان بپرسید:«این یعنی چه؟ ندای من به من چه می گوید؟» ندای درونی تان سعی می کند معنی این سوال را بفهمد.
ندای درونی شما چگونه است؟ حمایتگر و خوشایند است یا یک انتقادگر بداخلاق و مزخرف که هیچوقت نمیشود راضیاش کرد؟ آیا میگوید «آفرین به خودم. صحبت خوبی کردم. کارها دارد خوب پیش می رود و من روی غلطک افتادم،» یا می گوید «بیا! دوباره گند زدم. عجب آدم بی عرضهای! چرا چنین کاری کردم؟ من هیچوقت نمی توانم این کار را درست انجام بدهم.»
یادتان باشد، کیفیت فکر های شما کیفیت کارهایتان را تعیین می کند. اگر از درون مراقب خودتان باشید، در بیرون می توانید با اعتماد به نفس عمل کنید.
موج ندای درونی تان را تنظیم کنید. اگرمیبینید دارد شما را خراب میکند و بیشتر انتقادی حرف میزند، با جمله های مثبت جوابش را بدهید:«من همه تلاشم را کردم» یا «میتوانم از این تجربه درس بگیرم» یا حتی «ای بابا ولش کن برود پی کارت!»
2.آیا به خودتان افتخار میکنید؟
تا به حال کسی به شما تلفن زده که بگوید: «ببخشید وقتتان را می گیرم، اما… میخواستم در مورد فلان و فلان و فلان با شما صحبت کنم؟» وقتی هیچ اسمی به کار نمیرود، هیچ حس هویتی ایجاد نمی شود.
همیشه قبل از اینکه کارتان را بگویید اسمتان را بیان کنید: «سلام من… هستم و می خواستم در مورد فلان و فلان با شما صحبت کنم.» داوطلبانه اسمتان را بگویید، مستقیم به طرف مقابل نگاه کنید و موقع معرفی خودتان، اسمتان را با لبخند به زبان بیاورید. حتی وقتی با تلفن صحبت میکنید و نمی توانید طرف مقابل را ببینید باز هم لبخند بزنید و چهره او را در ذهنتان تصور کنید؛ اینطوری انرژی جریان پیدا می کند. آدم واقعا می تواند لبخند را از پشت تلفن «بشنود.»
وقتی به هویتتان افتخار میکنید، دیگران بیشتر به شما احترام می گذارند، این انتظار را در دیگران ایجاد کنید که آدم مهمی هستید و ارتباط داشتن با شما ارزشش را دارد.
این مطلب را هم بخوانید: رنجشها نابودمان می کنند!
3.با چه آدمهایی معاشرت دارید؟
دوستانتان را با دقت انتخاب کنید. آیا افرادی که وقتتان را با آنها میگذرانید شما را بالا میبرند یا پایین میکشند؟ اول از همه، دوستان صمیمیتان را دور بیاندازید، همانهایی که انرژی و شور و شوقتان را تحلیل می برند و خسته و پژمردهتان می کنند.
به جای آنها، افرادی را پیدا کنید تا الگوی خوبی برایتان باشند، آنهایی که خصوصیاتی دارند که شما دوست دارید خودتان داشته باشید. تا می توانید در مورد اینکه چطور به اینجا رسیده اند اطلاعات جمع کنید. حس اعتماد به نفس آنها را بقاپید و برای خودتان بردارید؛ آنها خودشان به اندازه کافی دارند. وقتی کسی را پیدا میکنید که بر ترس هایی که خودتان هم دارید غلبه کرده است، از او به عنوان الگوی موفقیت استفاده کنید.
4.تنش های زندگی شما کدامند؟
شما هر روز انتخاب میکنید و تصمیم میگیرید که وقتتان را چطور بگذرانید. به بعضی چیزها «بله» میگویید و به بعضی دیگر «نه.» همه اینها باعث ایجاد یک فشار روحی اساسی می شود تا تعادل در زندگیتان به بهترین شکل ایجاد شود. ممکن است با مشکلاتی مثل این دست و پنجه نرم کنید:
سلامتیتان در مقابل ثروتتان: شاید دارید به سختی تلاش می کنید پول در بیاورید، اما وقت پیدا نمی کنید به فکر سلامتیتان باشید.
زندگی کاری و خانوادگی تان: شاید تعهدات خانوادگی نمیگذارد کاری را که میخواهید انجام دهید، یا اینکه به خاطر کارتان مدام باید در سفر باشید و نمیتوانید آنطور که می خواهید در کنار خانواده باشید.
اختصاص وقت به خودتان یا به دیگران: شاید وقت زیادی برای دیگران میگذارید و دیگر برای خودتان وقت ندارید، یا برعکس.
بهره بردن از زمان حال یا برنامهریزی برای آینده: میخواهید از لحظه حال استفاده کنید و برای آینده هم برنامه ریزی کنید.
تنشهایی را در نظر بگیرید که هر روز با آنها روبرو می شوید. با کشف نقاط مثبت و منفیای که با آن روبرو می شوید، می توانید از خودتان بپرسید: «جواب درست کدام است–حتی اگر عمل کردن به آن آسان نباشد؟» تغییراتی ایجاد کنید تا بتوانید کاری را بکنید که درست است، نه کاری را که به نظرتان آسان ترین گزینه است.
این مطلب را هم بخوانید: راهی از احساس گناه
5.گرهی اصلی زندگیتان کجاست؟
شاید در زندگیتان مسئله مدام سر برآورد و نیاز داشته باشد به آن رسیدگی کنید، اما هیچ وقت درست و حسابی به آن پرداخته باشید. میدانید که موضوع مهمی است، اما هیچ وقت در موردش جدی نبودهاید. شاید باید برای تقویت یک رابطهی مهم وقت بگذارید، وزنتان را تا حدی کم کنید که سلامتیتان را تضمین کند، یا به حساب بانکی و امور خانهتان رسیدگی کنید.
تمام مزایایی را که از انجام این کار خاص نصیبتان میشود برای خودتان مشخص کنید. ببینید بعد از انجام آن در کدام یک از حوزه های زندگیتان شادتر و با اعتماد به نفس تر می شوید.
با این کار انرژی زندگی تان را آزاد می کنید تا بقیه امور تان به جریان بیفتد. منتظر چه هستید؟ اولین قدم چیست؟ دست به کار شوید… همین امروز.